من ِ 25 ساله دوباره در میانه ی انجام هزار چیز قرار گرفتم و موزیک های قدیمی م رو گذاشتم و اومدم در فیلینگ ثبت کنم چند برگ از این برهه رو.
امشب فهمیدم که امتحان یکی از درس هام حضوریه و یکشنبه آینده ساعت 10 باید دانشکده باشم. چون نیمی از کلاس های این درسم، بخاطر عدم حضور استاد در ایران، مجازی بود، نمیدونم چرا فکر میکردم امتحانش هم مجازیه. خیلی جدی بنا داشتم روز امتحان ساعت 10 توی اسکایپ باشم. حالا باید بلیط بگیرم و یکشنبه صبح قبل از امتحانم، تهران باشم. این احتمالا آخرین امتحان دوران ارشدمه. همزمان حس گذر سریع زمان و عِه چرا من به اندازه کافی در هیچ دوره زندگیم تلاش نمیکنم :)) دارم.
این وسط جدیدا دستیار ترجمه دکتر ح. هم شدم و گاهی پرونده برام ارسال میشه.
عنوان رو میبینید؟ اینها کارهاییه که باید تا 15 بهمن انجام بدم. واو. خدا توانشو بده.
این وسط تر، کلاس های محدود خودم + پرونده های محدود تر آقای ف. هم هست که گاهی ارسال میشه.
در همین راستا، و به علت نبود کتگوری مناسب، ایجاد کتگوری "فینگیل، دِ پروفشنال" رو خدمتتون اعلام میکنم.
باید پول در بیارم؟ بله. باید درس بخونم؟ بله تر. باید به شوهر و زندگی مشترکی که هنوز مشترک نشده، سامون بدم؟ بله. اینها در کنار هم، آسونه؟ خیر. منو خوشحال میکنه؟ بله :)
فعلا به پایان نامه و پروپوزال و بعد از ارشد فکر نمیکنم.
ضمنا، در حال دیدن Young Sheldon هستم.
...رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ (مومنون/29)