چندین هفته پیش، داشتم فکر میکردم من از دسته آدم هایی هستم که وقتی دلشون میگیره؛ از پنجره بیرون رو تماشا میکنند. خوابگاه هم که بودم همین منوال بود. اتاق من پنجره ی بالا داره و من عاشق اینم که آخر شب؛ برم و از پنجره پذیرایی آسمون و نور ها رو نگاه کنم. این عکس متعلق به یکی از همون شب هاییه که دلم گرفته بود و آسمون و نور ها، بدجوری دلبری میکردند! [قلب]
+ ممنون از آرزو برای دعوت به چالش ِ بلاگردون.
+ از اونجایی که تا پایان چالش فقط چند ساعت باقی مونده ، و اندک افراد فعالی که میشناسم همگی قبلا شرکت کردند، نمیتونم از کسی دعوت کنم. اما خوشحالم که چالش موضوع جالبی داشت برای اینکه این عکس یه گوشه ی وبلاگم بمونه.