تا همین لحظه نه تنها حس پست گذاشتنی در کار نبود بلکه به زرس قاطع (ضرس ؟ ظرس؟ :| و سایر موارد ) اگه یه بار ِ دیگه " I hate U I love U " رو گوش میدادم ، تیت و پَر میشدم قطعا :|

به یک عالمه دلیل امروز نه تنها روز خوبی نبود بلکه هر چقدر ماها تلاش کردیم عمق ِ گندی رو کم کنیم ولی نشد =) 

اتفاقات ِ زیادی افتاده ولی غالبا هوای این هفته ، تنش با این یکی - اون یکی توی مدرسه بوده ! و اینکه یا ما خیلی استرسی شدیم یا اینکه واقعا یه جای ِ کار میلنگه.

من از خودم راضیم ولی :دی (منظور تغییرات ِ جدید عست.) ینی کلا زندگی ِ من همین بوده ها ! توی شرایطی که ملت از خودشون متنفرن و میگن هیچ کاری نکردن ، من میگم تلاشم در حد خودم ، راضی کننده بوده و حتی امیدی دارم به بهتر شدن ِ شرایط :] ولی باز موقعی که ملت میگن اوووو ما خعلی مجاهدیم در تمام ِ عرصه ها ، من معتقدم تلاشم اونقدر نبوده!! حتی اگر از اِن نفر بیشتر بوده باشه. مخلص کلام که آی عم تِرایینگ ! پس هنـــــوز امیدی وجود داره اون ته مَه های ذهنم.

اگه اتفاقات ِ مدرسه و مربوط به هم کلاسیامو کنار بذارم ، میشه گفت برای من شرایط رو به بهبودی داره میره از هر لحاظ ^-^ و این عامل ِ اصلی ِ شادی ه ! این خود ِ خود ِ شادی ه!

 

+ حالا یکی نیست بزنه روی شونه ما و بگه داداچ تو به اتفاقاتی که برای بقیه افتاده چیکار داری ! و به تو چه حتی =) خب با آغوش ِ باز استقبال میتونیم از گوینده ی این جمله =)

+ کَتِگوری ای جز " فینگیل ِ دلیر " نمیشه زد برای این پست همانا ! ^-^