هوم
نمیدونم اسمش چیه ! شاید مثلا بتونیم بهش بگیم حقوق ِ خواننده ! یا مثلا اینکه دردی رو از خواننده دوا نمیکنی ، دردی هم نذاری روی درداش ! درد منظور ناراحتی ه !
هیچ دنیایی اونقدر سفید و بی عیب نیست ! اونقدر سیاه و زشت هم نیست ! خاکستریه همه چی ! ولی اینکه ما خودمون ، با دست خودمون داریم این نقطه های سیاه -که تو دنیای هر کسی هست - رو پر رنگ و غلیظش میکنیم ، اول از همه اجحاف در حق خودمونه ! بازه ی عمر یه انسان ِ معمولی چقدره ؟ 60 ؟ 70 ؟ ماکسیمم 90 ! چقدر از راهو طی کردیم ؟ چقدر دیگه مونده ؟ مگه سرعتشو هر لحظه که بهش فکر کنید ، حس نمیکنید ؟ روی صحبتم با همه نیست ! ولی تا خود دوستداشتن ای در کار نباشه و اصلا نشناسیمش ، پتانسیل رعایت حقوق خواننده رو نخواهیم داشت !
یکی میزنه میپکونه و اون یکی دیگه هم که مینویسه ، تمام بدبختیای عالم رو مال خود خودش میدونه و شاید ندونه که منی که این همه مدته میشناستم ، روزی ان بار با خودم حرف هایی رو میگم که تا بحال از من نشنیده ! روزی ان بار فکر هایی میکنم که دلیلی برای نوشتن شون نیست ! روزی ان بار به اتفاقاتی فکر میکنم که حقم نبود امسال و دقیقا امسالی که یه غول ( ؟ ) به اسم کنکور ، اون سرش ایستاده ، برای من و اطرافیانم پیش بیاد ! ولی ننوشتمشون ! هیچ کدوم رو ننوشتم ! ننوشتم که چقدر ِ چقدر ِ چقدر دلم برای چیزایی که پارسال بود و امسال نیست ، تنگ شده ! ننوشتم که حال خودم بد نشه ! ننوشتم که ناراحتی ای منتشر نشه ! که یادم بره ! که فراموش کنم چیز هایی رو که حتی همین الان در جریانه ! ننوشتم که پر رنگ نشه چیز هایی که غم ه و هر عاقلی میدونه میگذره ! که اگه نمیگذشت باید به حکمت خدا کافر میشدیم ! ننوشتم ! تا بیشتر نشه ! میدونید ؛ یه قانون نانوشته هست که میگه غم پخش میشه ! شادی پخش میشه ! و با این پخش شدن ها ، زیاد هم میشه برای خودمون ! هر کسی بنا به شرایطی که گذرونده ، یه سری بدبختی ( ؟ ) هایی هم پشت سر گذاشته و هیچ کس نمیتونه مدعی بشه چون ناراحتی ِ فلانی رو هیچ وقت ندیدیم ؛ پس اصلا ناراحتی ای نداره و اوضاع کاملااااا بر وفق مراده ! ( حالا وسط این پست جدی ، یاد مراد ِ شباهنگ اینا افتادم =) )
پس اونی که انتخاب میکنه ، چی باید پررنگ بشه ، چی باید کمرنگ ، خودمونیم و نه هیچ کس دیگه !
+ حال ،خوش شود ;)
- فینگیل بانو
- دوشنبه ۴ بهمن ۹۵